پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۵ بهمن ۱۳۸۴، ۸:۳۷

/ شعر امروز /

براي يك دل سنگي

براي يك دل سنگي

گروه فرهنگ و ادب خبرگزاري مهر ، بر خود فرض مي داند در كنار پرداختن به مباحث تئوريك و آسيب شناسانه " شعر امروز " با مددگيري از اهل فن و نظر ، گاه به انعكاس نمونه هايي از تازه ترين سروده هاي شاعران جوان معاصر نيز بپردازد . شعري كه در پي مي آيد ، از آن جمله است :

اسير دست كدامين سراب هستي ، دل !
كه در كوير تغافل عصا به دستي ، دل

بگو فسون كدامين فسانه مسخت كرد
كه از طلسم نرستن دمي نرستي ، دل !

نفس نفس گل ماتم درون سينه شكفت
تو عهد بودن ما را ز هم گسستي ،  دل !

به روي پاي تعقل تو ايستادي ، آه !
كنار نعش جنون عاقبت نشستي ، دل !

ضريح و آينه بود و امامزاده نبود
به وعده هاي دروغين دخيل بستي ، دل !

هزار صاعقه خنديد دشنه در پشتت
هنوز در كف باد غرور مستي ، دل !

به روي سنگ مزارت نوشته ام با خون :
براي يك دل سنگي چرا شكستي ،  دل ؟


                                              خليل شفيعي

کد خبر 281817

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha